فرهنگ شهادت
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
 
 

( فوریه ????)

آرزو داشتم که در معرکه‏ هاى سخت و طوفان‏زاى حوادث، در نبرد مـرگ و زندگـــى بیـن حـق و باطـل، پرچـم خــونین حسیــن را به دوش بکـشـم و با فـداکـردن هسـتـى خــود یک حلقه به زنجیر دراز شهداى راه حق بیفزایم و انسانیت را یک قدم به کمال نزدیک‏تر کنم .

چه زیباست توکل به خداکردن و در میان طوفان‏ها با اطمینان قلب پرواز نمودن و در عمق گرداب‏هاى خطرناک عاشقانه غوطه‏خوردن، و در معرکه حیــات و ممات بى‏پروا به آغــوش شــــــــــهادت رفتن و در قربان‏گاه عشق همه وجود خود را به قربانى خـــدا دادن، و از همه چیز خود گذشتن و به آزادى مطلق رسیدن.
چه زیباست در راه معشوق، تحمل درد و رنج کردن، زیر سنگ‏هاى آسیاب حیات خردشدن، در دریاى غم فرورفتن، به‏خاطر حق متهم شدن، و نفرین و لعنت شنیدن، و از همه جا رانده و از همه کس مطرود شدن.
چه زیباست که به ارزش‏هاى خدایى ملتزم ماندن و به خاطر خدا رنج بردن و به خاطر حق پافشارى کردن و زیان‏دیدن، و از همه چیز خود صرف‏نظر کردن و فقط و فقط به خدا اندیشیدن و به سوى خدا رفتن.
چه زیباست شمع‏شدن و سوختن و راه را روشن کردن و کفر و جهل را به مبارزه طلبیدن و هیولاى ظلمت را به زانو درآوردن و وجود خود را شرط اساسى براى پیروزى نور بر ظلمت کردن.
چه زیباست که فقط با خداماندن و از همه عالم بریدن، مطرود همه مردم‏شدن، به‏کلى تنهاماندن و هیچ پناه‏گاهى جز خدانداشتن و به‏کلى از همه جا و همه کس ناامید شدن و هیچ امیدى و آرزویى و روزنه نورى جز خدا نداشتن.
چه زیباست مرگ را در آغوش کشیدن و به ملاقات خدا شتافتن، و بر همه مظاهر وجود مسلط شدن، و بر همه عالم و قوانین دنیا حکومت‏کردن و جبر تاریخ را به خاک کشیدن، و مسیر تاریخ را دگرگون کردن، و شیطان قوى‏پنجه و سخت‏جان را شکست دادن، و زیبایى انسان را در بزرگ‏ترین تجلى تکاملى خود نشان دادن.


شهدا زنده اند الله اکبر ::: دوشنبه 88/4/1::: ساعت 11:31 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 43
بازدید دیروز : 7
بازدید کل : 95605
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
.:: پیوند های روزانه ::.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
فرهنگ شهادت
.:: لوگوی دوستان::.

.:: فهرست موضوعی ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت